حس وحشتناک است حس من
حس مترد بودن ازهمه
حس بیگانه بودن باخودم
اینکه دوس داشتنم مسخره میشود
حس سرخوردگی
گفت نگو.نمیگویم
اما میدانم سکوتم همه حرف شد برایت
گفتی سکوت نکن تا نشنومت
.
.
.
میروم
اما این سکوت فریاداست
ک کرمیکند تمام عالمت را
.نمیگویم.اماخود بهتر فهمیده ای
این حس .حسی است که تو برای کسی دیگر داری
ومن براتو
تو چه میکنی با این همه احساست؟
بگو من همان کنم
(خودم)
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |