لذتی که درفراغ هست دروصال نیست
دلم هیچ وصالی رونمیخاد
دلم میخاد ی گوشه بشینم وهوابخورم اونم باسرنگ
قـلـبــم بـویِ کـافــور می دهـد !!!
شـب بـه شـب ،
در آن مُـرده شـورهـا
آرزویـی را غُـسـل می دهـنـد و کفـن می کنـنـد ....
هیچ ارزویی ندارم....
.
نظرات شما عزیزان:
†ɢα'§ : <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:
,
5 بعد از ظهر
|- فراموش شده
-|